حافظه نه تنها تحت تأثیر اطلاعات ورودی بلکه به شدت تحت تأثیر هیجانات، ارزشها و توجه قرار دارد. مغز ما تمایل دارد اطلاعاتی را که از نظر هیجانی مهمتر یا ارزشمندتر هستند، به خاطر بسپارد و باقی اطلاعات را به راحتی فراموش کند. به عبارتی دیگر، وقتی چیزی برای ما از لحاظ احساسی یا شخصی اهمیت داشته باشد، آن را با دقت بیشتری ثبت میکنیم. این رفتار حافظهای برای سازگاری با محیط به وجود آمده است، چرا که این اطلاعات میتوانند برای بقای فرد یا تصمیمات مهمتر در آینده مفید باشند. تحقیقات علمی در این زمینه توضیح میدهد که هیجانات مثبت مانند خوشحالی و هیجانات منفی مانند ترس و اضطراب، میتوانند تأثیر عمیقی بر قدرت به خاطر سپردن یا فراموش کردن اطلاعات داشته باشند. مثلاً، وقتی فرد در یک تجربه هیجانی شدید مانند یک تصادف یا یک لحظه شادی بزرگ قرار میگیرد، مغز به طور خودکار جزئیات این وقایع را با دقت بیشتری ذخیره میکند. این فرآیند به دلیل نقش هیجانات در تصمیمگیری و یادگیری است، چرا که احساسات باعث میشوند فرد به اهمیت یک رویداد پی ببرد و آن را بهخاطر بسپارد تا در آینده بتواند به آن تکیه کند.
علاوه بر هیجان، توجه یک عامل اساسی در فرآیند حافظه است. هنگامی که توجه فرد به یک شیء، شخص یا رویداد جلب میشود، احتمال به خاطر سپردن آن به شدت افزایش مییابد. به عبارت دیگر، مغز ما اطلاعاتی را که تحت توجه متمرکز قرار گرفتهاند، بیشتر از آنهایی که بدون توجه و در حاشیه قرار دارند، به خاطر میسپارد. این نکات درک ما را از حافظه به عنوان یک فرآیند انتخابی و هدفمند تقویت میکند. حافظه چیزی بیشتر از یک بایگانی دقیق است؛ این سیستم از ما میخواهد که اطلاعاتی را که از نظر هیجانی و شخصی مهم هستند، حفظ کنیم و برای تصمیمات آینده از آن استفاده کنیم. در نتیجه، این ویژگی حافظه به ما کمک میکند تا در زندگی روزمره تصمیمات بهتری بگیریم و با چالشها به شکلی مؤثرتر مواجه شویم.
References
.Ranganath, C. (2024). Why we remember: The science of memory and how it shapes us. Doubleday